تندیس . [ ت َ ] (اِ مرکب ) بمعنی تن مانند است ، چه دیس بمعنی مانند باشد و بمعنی صورت و تمثال و پیکر و کالبد و قالب و جثه نیز آمده است اعم از انسان و حیوانات دیگر. (برهان ) (از ناظم الاطباء). بمعنی تندس . (فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ).از: تن + دیس ، جزو دوم از مصدر «دئس » اوستایی بمعنی نمودن و نشان دادن ، یعنی تن نما، و این جزو بصورت پسوند در فرخاردیس و طاقدیس هم دیده میشود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
نگارند تندیس او گر بکوه مصدر
ز سنگ وقارش شود کُه ستوه .
دقیقی .
◾دهخدا◾
کاش به این سوی کناره ی خزر هم می نگریستی و به قول خودمان !
دئس دخو جان برومی :
بعد می نوشتی !
چون :
فعل امر از مصدر دیدن فارسی و دیشتِن تالشی
فارسی :
ببین
بالا را نگاه کن
پایین را نگاه کن
به نزدیک خود نگاه کن
به دور دست نگاه کن
چپ چپ نگاه کن
تالشی :
دیس
پـِدیس
ویدیس
دَدیس
آدیس
جی دیس
فکر میکنم شما هم ما رو ندیدید !!
پس :
تندیس می چمد : دیده شده از تن یا نمایان مانند پیکر ! یا ظاهر شده .....................!
دئس در هیچ زبانی به این کوتاهی ، معادل ندارد چون که در داخل زبان تالشی خلاصه شده ست نه فارسی !
مانند :
سردیس
گلدیس
پردیس
حالا بروید دورتر !
خلاصه ی دئس ما را ببین سر از کجا در آورده !
کلمات انگلیسی که پیشوند Dis یا Dic یا Des دارند
مانند :
Design
Dictateur
Discipline
Distortion
Dictionary
آی دهخدا !
تو را هم باید از نو نوشت !
✍ : محمدعلی طهماسب زاده
محمد علی طهماسب زاده...
ما را در سایت محمد علی طهماسب زاده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9tahmasp5 بازدید : 289 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 18:54